انتشارات هدهد

hodhod publication

انتشارات هدهد

hodhod publication

انتشارات هدهد

بسم الله الرحمن الرحیم
«لَهُمُ البُشری فِی الحَیوٰةِ الدُنیا و فی الاخره، لا تبدیلَ لِکلماتِ الله ، ذالک هُوَ الفُوْزُ العَظیم» (یونس 64) آنها را پیوسته بشارت است هم در حیات دنیا (به مکاشفات در عالم خواب) و هم در آخرت (به نعمتهای بهشت). سخنان خدا را تغییر و تبدیلی نیست، این است فیروزی بزرگ.
=========================
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوانِ وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ اسْتَــقْــبَلَ الْفَرْقَدانِ وَ بَلِّغْ روحَهُ وَاَرْواحَ اَهْلِبَــیْـتِهِ مِنَّا التَّحِیَّةَ وَالسَّلامِ.
بار خدایا بر آقای ما حضرت محّمد و آلش درود فرست به عدد اختلاف رنگها و به عدد سپیده صبحها و زردی غروبهایی که آمده و خواهد آمد و به عدد تکرار شب و روز و به تعداد ستاره هایی که طلوع می کنند و به محضر روح پیامبر اکرم و ارواح طیبّه اهل بیت او از طرف ما درود و سلام برسان.
========================
ارادتمند و ملتمس دعا : غلام غلامان اهلبیت
محمد حسین صادقی - مدیر انتشارات هدهد
شماره مجوز از وزارت ارشاد : ۹۹۹
مذهبی، آموزشی، هنر و ادبیات
09176112253
*************
هدهد ، پیام آور عشق و فرزانگی
مشاوره ، ویرایش و چاپ کتاب
افست - دیجیتال
**************
Mohammad Hossein Sadeghi
Manager of Hodhod Publication
Hodhodzar@gmail.com
00989176112253

بایگانی

داستان منظوم یحیی ابن اکثم Yahya ibn Aksam

دوشنبه, ۹ دی ۱۴۰۴، ۱۱:۱۸ ب.ظ

هوالجمیل
سیمرغ حقیقت
در مدح و منقبت حضرت امام محمد تقی ، جوادالائمه (ع)

رضا چون شد شهید از راه کینه - جوادش ناخدا شد در سفینه
همه گفتند شیعه در زوال است - که سالارش امامی خردسال است
که شیعه غرق جهل و بیسوادی است - چرا؟ چون طفلکی بر شیعه هادی است
بپا کردند بحران عقیده - و خندیدند بر این نو رسیده
که طفلان را نباشد عقل چون پیر - ندارد رهبر نُه ساله تدبیر
نباشد با خبر از هیچ رازی - کنون باید کند در کوچه ، بازی
روان شد شایعات و مکر دشمن - چو سیلابی سیه در کوی و برزن
لعیـن ابن لعین مأمون ملعون - که بود او را حکومت، ریشه در خون
برای ذلت و سرکوب مولا - فراهم کرد بزمی پر معما *
بپا شد مجلس فخر و تکبر - که تا سازد تشیع را تمسخر
به رأی کاملان علم و بینش - سؤالات غریبی شد گزینش
سؤالی کرد از او یحیی ابن اَکثَم - که در درس قضاوت بود اعلم
بگفتا : «حکمِ صیدِ در حرم چیست؟» - جوابش داد : صیاد حرم کیست؟
بگو در روز یا شب صید کرده؟ - بگو آزاده بوده یا که برده؟
مُکلف بوده یا نابالغ ، آن فرد؟ - و صیاد حرم زن بوده یا مرد؟
گرسنه بوده یا با مال و تمکین؟ - مداوم بوده صیدش یا نخستین؟
به این فعل حرامش بوده جاهل؟ - و یا بوده‌ست عالم بر مسائل؟
برای خود نموده صید یا غیر؟ - ز کار خود پشیمان گشته یا خیر؟
بگو در عُمره بوده یا تمتع؟ - جوابم ده تو ای خصم تشیع
سؤالات دگر هم مانده باقی - بده پاسخ اگر اهل وفاقی
*****
بشد مجلس ز عجز خود پریشان - گرفت انگشت حیرت را به دندان
سپس آن رهبر نه سالۀ دین - بیان فرمود ، خود ، احکام آئین
پس از طرح تمام احتمالات - یکایک داد پاسخ بر سؤالات
سپس مولا ز یحیی پرسشی کرد - که اشک عجز مجلس را در آورد
چو یحیی باز ماند از حل مشکل - امام آمد به تشریح مسائل
چنان در شرح آن، مشکل‌گشا شد - که یاد از مجلس بحث «رضا» شد
بشد مأمون خجل از حیله‌ی خویش - بزد یحیی ابن اکثم بر سر و ریش
بگفت ایکاش با این بخت ناشاد - مرا مادر در این دنیا نمی‌زاد
که اینسان خِفَت و خواری پذیرم - روا باشد اگر اکنون بمیرم
چرا مثل پشه با صد منیّت - شدم همبال سیمرغ حقیقت
ز نو فرمود امام جن و انسان - نخواندی تو مگر آیات قرآن؟
برو با دقت ای یحیی ابن اکثم - بخوان تو سوره پُر راز مریم
که با اذن خدا عیسی و یحیی** - به خُردی یافتند اسرار اسما
نبوت شد عطا در خردسالی - به آن یاران ذات ذوالجلالی
پس از این معجز ناب ولایت - ز هم پاشیده شد آن بزم نخوت
*****
امامت، اکبر و اصغر ندارد – ولایت، مکتب و دفتر ندارد
«ولی» وصل است بر علم خداوند - «ولی» با علم مطلق خورده پیوند
«ولی» با اذن حق باشد سخنور - چه در گهواره باشد، چه به منبر
«ولی» دارد به کف راه سماوات - که باشد سینۀ او عرش آیات
«ولی» بخشد به جسم زندگی ، جان - که جانش متصل باشد به جانان
*****
بیا ای دل رویم امشب گدائی - به عرش «جود» این ذات خدائی
جواد آئینۀ «جود» الهی است - و در عرش خدا در پادشاهی است
سخاوت ، ریزه‌خوار خوان مولاست - زمین و آسمان ، مهمان مولاست
بُود آئینه‌دار دین احمد - و باشد نام زیبایش محمد
چو جودش بیحساب و بی عداد است - به اذن حق ، ملقب بر جواد است
ز فرط زهد و تقوا ، او تقی شد - و معشوق دل هر متقی شد
کلید گنج عرفان و صفا اوست - طبیب قلب مظلوم رضا اوست
به هر چیزی که شاد از آن ، جواد است- وجود حضرت معصومه شاد است
چو کوثر ، هدیه از سوی خدا بود - که تنها میوۀ باغ رضا بود
به درگاهش همه عالم غلام است - که جود او روان بر خاص و عام است
به این باب‌الحوائج ، بارالها - روا فرما همه حاجات ما را
والسلام
پی نوشت : * با الهام از روایتی به نقل از کتاب ارشاد شیخ مفید، باب امام جواد
** آیه 12 سوره مریم : «به یحیی در همان سن کودکی نبوت عطا کردیم» و آیه30 سوره مریم «عیسی در گهواره گفت : همانا من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرمود.»
ارادتمند و ملتمس دعا : محمد حسین صادقی، زرقان فارس
دانلود صلواتی کتاب کوثریه : www.hodhodiran.ir

دریافت صلواتی کتاب شعر کوثریه سروده محمد حسین صادقی

۰۴/۱۰/۰۹
انتشارات هدهد - Hodhod publication

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.