هوالجمیل
حدود چهل سال پیش، در عالم کودکی، باغهائی داشتیم در کوهی که خانه ما در چند قدمی آن بود و برای این باغها چه زحمتهای طاقتفرسائی که میکشیدیم و چه آرزوهای قشنگی که (می)داشتیم. این باغها، همان شیارهای خاکی کوه بودند که در بهاران گل و گیاههای وحشی در آن میروئید و کوهستان را معطر میکردند. اما کار ما فراتر از تملک و نامگذاری این باغها بود. ما واقعاً در این شیارهای خاکی کشت و کار میکردیم و هر چه دم دستمان میآمد در این شیارها میکاشتیم و هر روز بارها از کوه بالا میرفتیم و برای آنها آب میبردیم و از آنها محافظت و مراقبت میکردیم و گاهگاهی تخمه و آجیل محلی بر میداشتیم و در کنار باغهای مینیاتوریمان مینشستیم و چه لذتها از این ملکهای واقعی میبردیم.
تمام بچههائی که مثل ما «پُی کُه یا پای کوه» زندگی میکردند و مانند ما راه رفتن را در کوه یاد گرفته بودند چنین باغها و مزرعههائی در دامنه کوه تا وسطهای آن داشتند و همه نیز باغ و بندالهای یکدیگر را میشناختند. کمکم که بزرگتر شدیم و قدرت و جرأت صعود به ارتفاعات را پیدا کردیم دامنه باغهایمان نیز گسترش یافت و به قسمتهای بالاتر کوه رفت. نوع کشت و کار هم فرق کرد یعنی بجای عدس و نخود و لوبیا و گندم، به کاشتن درختچههای بومی مثل بادام و انگور و انجیر و «کل انجیر» و بارشین و کیالک و سماق مشغول میشدیم و گهگاه نام خود را با میخ و چکش بصورت ناشیانهای بر صخرههای نزدیک حک میکردیم تا از دستبرد و اشغال در امان بماند. اکنون سالها از آن دوران گذشته و هنوز هم وقتی به کوه میروم سری به باغهای پربار دوران کودکیام میزنم، لحظاتی در باغهای کودکیام مینشینم و یاد و خاطره آن روزگاران معطر و قشنگ و رؤیایی را و آن دوستان باصفا و یکدل و یکرنگ که رقیب هم بودیم، گرامی میدارم و تکتک حرفها و دعواها و اسناد مالکیتها را به یاد میآورم و از آن بالا پشتبامهائی را که دیگر کاهکلی نیستند از نظر میگذرانم و کودک روحم را که هنوز بر آن پشت بامها و دامنه کوه میپلکد، با اشتیاقی وصفناپذیر مینگرم و به حال او غبطه میخورم. او هنوز و همیشه آنجاست و من هر جای این دنیای پهناور که باشم در فکر اویم. عمری است که من برای بزرگ نشدن او دعا میکنم و او برای کوچک نماندن من؛ و روزگار ما به اینصورت گذشت و میگذرد.
سالها پیش، که دست قضا حکم شهرداری بر پیشانیام زد و در کنار کارهای طاقتفرسای دیگر، تصمیم گرفتم با الهام از دوران کودکیام، کوه زرقان را سبز کنم. یک روز به دوستان و همکارانم این موضوع را پیشنهاد کردم گفتند: مگر میشود؟ گفتم: بله من کودکی میشناسم با ارادهای کوهستانی که اینکار را قبلاً انجام داده و تجربهای عظیم دارد. گفتند: او کیست؟ گفتم: خودم؛ و برنامه را برای 4 سال فازبندی کردیم.
در پایان فصل بهار و در ساعات غیراداری، دوستان را طی آموزشی کوتاه بسیج میکردیم برای جمعآوری دانههای بارشین. در مدت زمان کمی چندین کیسه بزرگ پر از هسته بارشین جمعآوری شد، اینها را نگه داشتیم تا اوائل زمستان سپس چند روزی آنها را در محیطی گرم گذاشتیم تا آماده شوند و آنها را در خزانهای که به منظور پرورش اولیه آنها تهیه کرده بودیم کاشتیم، نهایتاً حدود پنجاه هزار جوانه بارشین داشتیم که بعضی از آنها حدود بیست- سی سانتیمتر رشد کرده بودند.
در فصل کاشت با کمک تمام دوستان و همدلان و نیروهای بسیج و ورزشی و ادبی و هنری و کارگران شهرداری در عرض چند روز طی برنامهای دقیق و معین جوانهها را کاشتیم و منتظر باران ماندیم اما دریغ از یک قطره باران. . . . همه چیز طبق برنامه پیش میرفت و گاهگاهی بچهها به نهالهائی که در دامنه و در دسترس بودند، آب میدادند ولی خشکسالی تمام برنامهها را به هم ریخت و شکست، طبیعی بود. سال بعد دیگر من در شهرداری نبودم و برنامه متوقف شد، هر چند سال بسیار پر بارانی داشتیم و اتفاقاً سیلی هم در شهر جاری شد (سیل 1380) و یکماه بعد از سیل کار من در شهرداری پایان یافت.
در سال اول گیاهان بومی دیگر هم کاشتیم ولی علت انتخاب بارشین به این خاطر بود که این گیاه همیشه سبز است و خودش را تکثیر میکند و هیچ حیوانی هم آن را نمیخورد و نیاز به آب زیاد هم ندارد هنوز هم امیدوارم جوانان شهرم در اولین زمستان آینده طرح درختکاری را با توکل به خداوند متعال در کوه زرقان را شروع کنند تا آیندگان در قرنهای آینده شاهد کوهی سر سبز در شهر خود باشند.انشاءالله
والسلام/ هدهد
او زیباست و زیبائی را دوست دارد
کتاب امام زادگان عشق // کوثریه ، مجموعه شعرم 576صفحه // منتخب کوثریه 256 صفحه
کتاب شاهزاده قاسم // زرقان فارسی// زرقان انگلیسیTHE Gold Mine
اشعارم به انگلیسی TENT // کتاب عَنقای لاهوت: نسیمی و زرقان
دانلود صلواتی 14 کتاب جدید هدهد - از سایت کتابراه
سایتها: امامزادگان عشق // امامزاده شاهزاده قاسم//فضائل الشهدا // هدهد، پیام آور عشق
داستان من و شعر // بیوگرافی // آثارهدهد
والسلام / ارادتمند و ملتمس دعا
محمد حسین صادقی - مدیر انتشارات هدهد / 09176112253
نثار ارواح مطهر شهدا و امواتتان صلوات و فاتحه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم