گرامی باد یاد حکیم نظامی، خالق «پنج گنج»
هوالجمیل / روز ۲۶ اسفند روز نظامی بر عاشقان ایران و حکمت و ادبیات و الهیات مبارکباد، اشعار در ادامه مطلب...
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بیخاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحبدلان را پیشه این است
جهان عشقست و دیگر زرقسازی
همه بازیست الا عشقبازی
〜〜✿〜〜
اگر بیعشق بودی جان عالم
که بودی زنده در دوران عالم؟
〜〜✿〜〜
کسی کز عشق خالی شد فسردهست
گرش صد جان بود بیعشق مُردهست
〜〜✿〜〜
نروید تخم کس بیدانۀ عشق
کس ایمن نیست جز در خانۀ عشق
〜〜✿〜〜
ز سوز عشق بهتر در جهان چیست
که بی او گل نخندید، ابر نگریست
〜〜✿〜〜
مبین در دل که او سلطان جانست
قدم در عشق نِه، کو جان جانست
〜〜✿〜〜
اگر عشق اوفتد در سینه سنگ
به معشوقی زند در گوهری چنگ
که مغناطیس اگر عاشق نبودی
بدان شوق آهنی را چون ربودی
و گر عشقی نبودی بر گذرگاه
نبودی کهربا جوینده کاه
*****
ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
ای یاد تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم
ای کارگشای هرچه هستند
نام تو کلید هرچه بستند
ای هست کن اساس هستی
کوته ز درت درازدستی
هم قصه نانموده دانی
هم نامه نانوشته خوانی
هم تو به عنایت الهی
آنجا قدمم رسان که خواهی
از ظلمت خود رهاییام ده
با نور خود آشناییام ده
بییاد توام نفس نیاید
با یاد تو یاد کس نیاید
*****
مناظره خسرو با فرهاد
فرهاد عاشقی پاکباخته است و داستان شیرین و فرهاد در میان اتفاقات منظومه خسرو و شیرین آمده است. فرهاد را به عنوان رقیب عشقی خسرو پیش او میبرند. خسرو با سؤالاتش قصد تحقیر فرهاد را دارد اما عاقبت از جواب دادن عاجز میشود.
نخستین بار گفتش کز کجایی
بگفت از دار ملک آشنایی
بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند
بگفت انده خرند و جان فروشند
بگفتا جان فروشی در ادب نیست
بگفت از عشقبازان این عجب نیست
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟
بگفت از دل تو میگویی من از جان
بگفتا عشق شیرین بر تو چونست
بگفت از جان شیرینم فزونست
بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب
بگفت آری چو خواب آید کجا خواب
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک
بگفت آنگه که باشم خفته در خاک
بگفتا گر خرامی در سرایش
بگفت اندازم این سر زیر پایش
والسلام ، هدهد ایران...