مصاحبه با پروفسور قائدشرفی، استاد روانپزشکی امریکا و کانادا
بنام خداوند جان و خرد
دکتر احمد (محمدعلی) قائدشرفی فرزند مرحوم حاج زینالعابدین خان، کدخدای زرقان قدیم، در شهر زرقان متولد شد و تحصیلات دوران ابتدایی خود را در زرقان به پایان رسانید. برای ادامه تحصیلات دوره متوسطه، عازم شیراز شد و پس از اخذ دیپلم متوسطه، به منظور ادامه تحصیل در رشته پزشکی به تهران عزیمت نمود. دکترای پزشکی را از دانشکده علوم پزشکی تهران دریافت نموده و جهت گذارندن دوره تخصصی عازم آمریکا شدند. بعد از 6 سال در رشته اعصاب و روان یا روانپزشکی تخصص گرفته و برای تکمیل تخصص روانپزشکی به کانادا رفت. چندی در دانشگاه کلمبیای انگلیس، استاد روانپزشکی بود و قبل از انقلاب نیز به مدت یکسال در دانشکده پزشکی شیراز به تدریس مشغول بودند و در حال حاضر نیز در کشور کانادا، در شهری کوچک، به طبابت در امر روانپزشکی مشغول میباشد.
چندین سال پیش دکتر احمد قائدشرفی پس از سالها اقامت در امریکا و کانادا به وطن بازگشت و چند روزی را نیز در زادگاهش زرقان فارس با دوستان و اقوام و آشنایان گذراند. در آن چند روز ما (نوه های مرحوم مش مُطلب خان به همراه مادر و خاله ها) نیز در منزل مرحوم خاله ام و حاج نعمت الله کاویانی (پسرخاله دکتر) به دیدار ایشان رفتیم و از مهرورزی و خردمندی و افکار حکیمانه ایشان بسیار لذت بردیم و به قوم و خویشی با ایشان افتخار کردیم. در آن جلسه بنده یک دوره صحافی شده نشریه هدهد زرقان را به ایشان تقدیم کردم. در همان جلسه نیز قرار مصاحبه گذاشتیم که بخاطر کمبود وقت و گرفتاریهای ایشان )بعنوان استاد میهمان دانشکده پزشکی شیراز و تدریس روانپزشکی و بازدید از مراکز و بیمارستانهای روانی در شیراز و تهران) مصاحبه انجام نشد ولی پرسشهای مکتوب را تقدیم ایشان کردم و دکتر پس از مدتی پاسخ سؤالات را به همراه چندین کتاب انگلیسی برایم از کانادا فرستادند.
لازم به ذکر است که دکتر قائدشرفی علاوه بر خویشاوندی با مرحوم مَش مُطلب خان با همسر ایشان (یعنی مادربزرگ ما) خاله زاده هستند، به عبارت دیگر هر دو از نوه های مرحوم آخوند حکیم زرقانی هستند.
پس از آن دیدار تاکنون ارتباط بین خانواده و اقوام و آشنایان از طریق عموزاده گرامی مهندس عوض قائدشرف انجام می گیرد. ایشان علاوه بر ایجاد ارتباط خانوادگی و انجام صله رحم واسطه انجام باقیات صالحات نیکوکاران نیز هستند، از جمله واسطه خرید زمین برای دکتر احمد قائدشرفی جهت احداث دارالقرآن کریم که ساختمان آن نیز توسط همشهری نیکوکار دیگر حاج محمد باقر ممیز انجام شد.
=========================================================
متن مصاحبه با دکتر قائدشرفی تقدیم به دوستان و اقوام و همشهریان و علاقمندان می شود:
ایشان در مورد خاطرات خود چنین میگوید؛ مخصوصاً از زرقان و شیراز خاطراتی دارم که هم شیرین و هم تلخ هستند. یکی از شریفترین انسانها را که همیشه در خاطرم میماند آقای ملاعلی صداقت، معلم کلاس اول و دومم بود. خدا روانش را شاد کند. به گردن همه مردم زرقان که هم سن بنده هستند حق فراوان دارند. شخص دیگر جناب سیدمحمدضیائی که معلم و مدیر نمونه در زرقان بودند، خدا عمر دراز و عاقبت خیر به ایشان عطا بفرماید. مشکلات در آن زمان هم زیاد و از نوع دیگر بودند. فقر و فاقه بر مردم حکمروا بود ولی صمیمیت و همدلی مقداری از آن مشکلات را آسانتر میکرد. مرحوم پدرم خیلی اصرار داشتند که ما دنبال علم و تحصیل برویم و سعی کنیم از آن دوره تاریک و جهالت بیرون بیائیم. من و برادران و بقیه فامیل هم به نصایح ایشان گوش میدادیم و به دنبال کسب دانش رفتیم.
دکتر قائدشرفی درباره اهمیت علم و تحقیق و نگارش اظهار میدارد که مرحوم آقای صداقت به ما یاد میدادند علم و دانش مثل چراغی است در دست مرد یا زنی که در شب و در یک بیابان بدون راه و چاره گم شدهاست. بشر بدون علم و دانش، اختلاف چندانی با حیوانات پستاندار از قبیل میمون و سگ و گاو و غیره ندارد. بدون علم و تحقیق و نگارش بشر در ظلمت و خرافات باقی میماند.
ایشان، عوامل متعددی را در کسب موفقیتهای فردی و اجتماعی مؤثر میداند و میگوید: به نظرم باید عواملی چند دست به دست هم بدهند تا امری به موفقیت و یا شکست بینجامد. این عوامل عبارتند از: میراث ژنتیک، مهار کردن احساسات و عواطف، منطق سالاری، در خانواده خوب به دنیا آمدن، پشتکار و پیگیری هدف نسبتاً واضح، و لابد تا حدی هم بخت و اقبال و غیره و غیره.
موفقیتهای اجتماعات بیشتر مربوط میشود به سیر و جبر تاریخ، رهبران عاقل و شایسته، سطح دانش و اطلاعات جامعه و عواملی از اینگونه.
درباره علل رکود و عقب ماندگی اجتماعات بشری از ایشان پرسیدیم که در جواب، گفتند: اجتماعات بشری هم مانند درختان و یا گیاهان هستند که تکامل یا بلوغ میرسند. دانه و گل برای نسل بعدی تشکیل میدهند و میمیرند تا نسل بعد دوباره این سیر تکاملی را طی کنند. یعنی تمام اجتماعات مرتب دستخوش این فصول بهاری – تابستانی – پاییزی و زمستانی هستند. تاریخی که ممکن است از آن بهرهمند شوند و یا در این گیرودار لِه شوند.
معنویت یک جزء غیرقابل تفکیک روح و روان آدمی است. اینهم دستخوش نشیب و فراز فراوان در طی تاریخ شده است.
30 سال پیش به نظر میرسید که مذاهب و معنویت در آمریکا و کانادا در حال افول بودند، در این 10 – 15 ساله اخیر تمایل بیشتری به مذاهب در بین طبقه جوان و خانوادهها دیده ام.
در دانش و صنعت غرب، نژاد و ملیت عامل مهمی محسوب نمیشوند. دانش و صنعت مانند باران رحمتی هستند که برای گل و خار یکسان زندگی میبخشند. ایرانیان دانشمند هم مثل سایر ملل در کانادا و آمریکا پیش میروند. دانش انسانی ملیت و مرز معینی را نمیشناسد و مثل هوا هستند که همه آنرا تنفس میکنند ولی صاحب ابدی و دائمی ندارند، زمانی این هوا در ریه شما و بعد در ریه یک موجود دیگر، سپس مورد استفاده بعدی است.
والسلام - محمد حسین صادقی
شجره نامه مرحوم آخوند حکیم زرقانی: فقیه، پزشک، قاضی و کشاورز