اقتدار ایران اسلامی مرهون امامین انقلاب
دفاعپرس ـ رسول حسنی/ قیام امام خمینی (ره) هر چند در سال 1357 به پیروزی قطعی رسد اما متوقف نشد، چرا که انقلاب اسلامی نه محصور در زمان است و مکان. تحمیل جنگ هشت ساله از سوی رژیم بعث عراق با تهییج و پشتیبانی اغلب کشورهای جهان، تحریمهای گسترده و همه جانبه حتی در حوزه پزشکی، ترور نخبگان و دانشمندان کشور، ایجاد بحرانها و فتنههای متتعدد همه برای توقف کردن نهضت جهانی انقلاب اسلامی است، انقلابی که زمینهساز ظهور حضرت صاحبالامر و تشکیل حکومت اسلامی به رهبری و امامت آن حضرت است.
در واقع قیام امام خمینی اولین قدم برای تحقق وعده خداوند در آیه «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ » (آیه 5 سوره قصص) که میفرمایند: «و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم، و ایشان را وارث [زمین] کنیم» بود.
همچنان که تحقق پیروزی انقلاب اسلامی در اوج جنگ سرد و جهان دوقطبی آن روز علیالظاهر امری محال بود، مردان سیاست آن روز جهان ادامه این انقلاب بدون امام خمینی (ره) را امری محال میدانستند و بیصبرانه منتظر خاموشی این انقلاب و روی دادن اختلافات داخلی بودند. البته از دست دادن شخصیتی بیمانند و تکرار ناپذیری چون امام خمینی (ره) ثلمهای جبران ناپذیر برای ایران اسلامی و انقلاب جهانی ایشان بود اما باید پذیرفت امام خمینی (ره) معمار کبیر انقلاب اسلامی، امارتی را پدید آورد که برای همیشه ماندگار و خلال ناپذیر است.
تعیین حضرت آیتالله خامنهای به رهبری انقلاب اسلامی نه تنها نهضت امام خمینی (ره) را به محاق فراموشی نبرد که سبب جهانیتر شدن نام بلند امام راحل شد. وجود رهبرانی چون «شیح زکزاکی» در نیجریه، «شیخ نمر باقر نمر» در عربستان، شیخ «عیسی قاسم» در بحرین و شکلگیری و اقتدار عزتمدانه جبهه مقاومت به وسعت جغرافیایی اسلامی در بعد سیاست خارجی و دستاوردهای پرشمار داخلی و از میان برداشتن فتنههای متعدد همگی نتیجه انتخاب شایسته امام خامنهای به رهبری انقلاب اسلامی و زعامت جهان اسلام است.
آنچه که در جریان انتخاب حضرت آیتالله خامنهای روی داد، حادثهای از جنس پیروزی انقلاب اسلامی بود که توانست خونی تازه به رگهای اسلام بدهد. هر چند در تاریخ تشیع مراجع بلندآوازهای زعامت شیعه را بر عهده گرفتند اما زعامت امام خامنهای از جهات گوناگون متفاوت بود. این تفاوت در این نکته عیان است که مرجعیت ایشان تنها در رهبری دینی و حتی سیاسی محدود نیست بلکه در حوزه نظامی، هنر، فرهنگ، تاریخ، ادبیات، فلسفه و ... گسترده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی مانند فرزند خلفی برای امام خمینی (ره) و پدر ناصح برای مردم و دشمنی سرسخت و مقتدر برای معاندان نظام اسلامی هستند. ایشان در اعلاترین درجه و بیش از انتظار توانستند سفینه انقلاب اسلامی را از گردابهای مختلف هدایت کنند و شجاعانه سکان این کشتی عظیم را در دستان خویش نگه دارند.
امام خامنهای در کسوت زعامت مسلمانان جهان بعد از حضرت امام خمینی به نظام اسلامی ایران اعتبار بخشیدهاند همچنان که حضرت آیتالله خامنهای فرمودهاند این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست؛ ایران اسلامی امروز نیز به اعتبار رهبری امام خامنهای به عزت و اقتدار رسیده است. تحلیل و بررسی نزدیک به چهار دهه رهبری امام خامنهای اقدامی است که اهل نظر و اندیشه و صاحبان رای در حوزه تاریخ و سیاست باید انجام دهند و در مجال این یادداشت ـ حتی سیاهه کردن دستاوردهای رهبری ایشان ـ نمیگنجد.
اما آنچه که باید نسبت به آن معترف بود اقتدار و عزت توامانی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی سببساز آن بودند. اقتدار صرف به تنهایی نمیتوانست انقلاب اسلامی را در کوران حوادث و فتنهها و آتش افروزی معاندان و دشمنان نظام حفظ کند، بلکه این اقتدار شکستناپذیری را نیاز داشت که به عزت از آن یاد میشود. این عزت نتیجه سیاستگذاریهای حکیمانه و دوراندیشیهای امام خامنهای است.