می کُشیم، آتش می زنیم ولی نکُشید.!.
هوالجمیل/ به نقل از سایت فارس نیوز
پروژه آشوب از روز ۲۸ شهریور آغاز و کمتر از 2 ماه به تروریسم عریان بدل شد. جنایاتی نظیر زنده سوزی، بریدن گلو، شکنجه خیابانی، زجرکشی، هتک حرمت و ... امری نیست که شهروند عادی و حتی معترض به اوضاع معیشتی بتواند مرتکب آن شود.
آمار شهدا اعلامی، تاکنون به تفکیک ذیل است:
- ایذه (خوزستان): ۷ تن
- بوکان (آذربایجان غربی): ۳ تن
- مشهد: ۳ تن
- اصفهان: ۳ تن
- سنندج (کردستان): ۲ تن
- سراوان (سیستان و بلوچستان): ۲ تن
- قروه (کردستان): ۱ تن
- شیراز (فارس): ۱ تن
جریان رسانهای/سایبری تروریستها ابتدا کشتار ایذه را بهسان فتح الفتوح منتشر کردند. گمانشان این بود که فقط پلیس و بسیج در این حمله تروریستی به شهادت رسیدند. پس از مشخص شدن ابعاد جنایت، سیاست فرار به جلو را انتخاب کردند امّا اسکرین تُرَّهات و شادی آنان از عملیات تروریستی ایذه در فضای مجازی موجود است.
خوشحالی اولیه از جنایت تروریستی شب گذشته در ایذه
خوشحالی اولیه از جنایت تروریستی شب گذشته در ایذه
توئیت یکی از اکانتهای اصلی ترویج تروریسم
قبل و بعد از روشن شدن ابعاد جنایت
چهارشنبه شب مشابه جنایت ایذه در اصفهان تکرار شد. دو راکب موتور سوار به سمت نیروی انتظامی تیراندازی کردند. در این عملیات تروریستی کور ۳ نفر به شهادت رسیدند و یک تن نیز مجروح شد.
پروژهای که روز ۲۸ شهریور آغاز شد اکنون به تروریسم عریان بدل شده است. این فرآیند در ۳ بخش پیگیری شد:
فاز اول؛ اعتراضات با جمعیت نوجوان شروع شد. موازی با آغاز سال تحصیلی جدید، ملتهب کردن دانشگاهها و مدارس در دستور کار قرار گرفت. بیش از ۱۵ میلیون دانش آموز در کشور در حال تحصیل هستند ولی نهایتاً تعدادی کلیپ با حضور چند ده دانش آموز عاید رسانههای لندنی - سعودی شد. بیش از ۳ میلیون دانشجو در حال تحصیل هستند ولی جمعیت هتاک، یک درصد دانشجویان را هم نتوانست با خود همراه کند.
لازم به ذکر است که نقطه شروع رکیکترین الفاظ از دانشگاههای دولتی نظیر شریف و خواجه نصیر بود. دانشگاههایی که دولت قریب به یک میلیارد برای هر فرد محصل آن هزینه میکند. لذا هتاکان مرفه، بدون وقفه، باید از دانشگاه دولتی اخراج شوند. این افراد برای تحصیل، باید هزینه قریب به یک میلیارد را پرداخت کنند.
همزمان تصاویر متعدد از دختران جوان تحت عنوان «کشته شده توسط نظام» منتشر شد. مدرک؟ هیچ. صرفا تعدادی عکسنوشت به صورت سریالی توسط رسانههای لندنی منتشر و بدون هیچ ادله مدعی کشته شدن افراد توسط نیروهای امنیتی میشدند.
تاکنون فوت بیش از ۲۰ دختر و زن جوان از سوی رسانههای لندنی-سعودی به اسم نظام نوشته شده است: مرضیه دشمن زیاری، ندا بیات، نگین عبدالملکی، سارینا اسماعیلزاده، آیتک رضایی، اسرا پناهی، پردیس جاوید، هانا دوزدوزانی، سارینا ساعدی، مائده جوانفر، ناهید مصطفیپور، نسرین قادری، نسیم صدقی، پارمیس همنوا، آرنیکا قائم مقامی، پریسا بهمنی و نیکا شاکرمی از جمله این اسامی است.
نکته اینجاست: قطار دخترکشی معارضین در حال گردش در تمام نقاط ایران میباشد و هر یک از اسامی متعلق به یکی از اقوام ایران است! تعدادی از اسامی ادعایی نظیر ندا بیات و هانا دوزدوزانی اصلا وجود خارجی ندارند.
(اینجا و اینجا درباره پروژه دختر کشی بیشتر بخوانید)
فاز دوم؛ طیف آموزش دیده جنگ شهری به تجمعات تزریق شد. تمرکز عمده این طیف مناطق مرزنشین بود. آشوبگران مناطق مرکزی کشور در پر کردن یک خیابان از جمعیت مردمی عاجز ماندند. بر همین اساس، لاجرم برای تسلط بر یک خیابان، دست به توحش عریان میزدند. نمونههای متعددی نیز به لطف فضای مجازی مستند شده است. از جمله:
زنده سوزی: تروریستهای داخلی ۲۹ شهریور در مشهد و ۲۱ مهر در تهران دست به این جنایت بزرگ زدند.
جنایت زنده سوزی در مشهد
جنایت زنده سوزی در تهران
ماجرای زن بیحجابی که مانع زنده سوزی یک روحانی شد
شکنجه زجرکش کردن در خیابان: روح الله عجمیان در کرج از سوی قریب به ۲۰ نفر سنگسار میشود، روی زمین کشانده میشود، سر و صورت او لگدکوب و بر روی بدن ناتوان او تاخته میشود. امّا این پایان کار نبود. به سان اشقیاء استخوانهای دنده او را میشکنند، بر روی سینه او مینشینند و چندین مرتبه قمه به بدن او وارد میکنند. روح الله تحت شکنجه به شهادت رسید.
بازگشت قاتلان به صحنه جنایت
آرمان علی وردی نمونه دیگر است. او در حال عبور از میان جمعیت در محله اکباتان بود. در همین حال قریب به ۳۰ نفر به جرم اینکه آرمان ریش دارد، او را دوره کردند و زیر مشت و لگد گرفتند. پس از مدتی مرحله دوم شکنجه آرمان در خیابان آغاز شد. با آجر به سر آرمان میزنند. با چاقو صورت او را پاره میکنند. سپس او به اندازه چندین بلوک روی زمین میکشند. سر او را به جدول زدند، با چاقو ران پای او را دریدند تا نتواند روی پا بایستد و حرکت کند. پشت کمر آرمان را پاره پاره کردند. یک قداره را نیز بر فرق سر او فرود آوردند!
این جمع ۳۰ نفره یک دادگاه تفتیش عقاید خیابانی به سبک قرون وسطی راه انداختند تا از آرمان یک جمله بگیرند: «به رهبر توهین کن!» امّا آرمان گفت رهبر نور چشم من است. آرمان تحت شکنجه به شهادت رسید.
شکنجه برای اعتراف گیری اجباری از آرمان
(هشدار: حاوی الفاظ رکیک)
نحوه شهادت از زبان قاتلین
هتک حرمت و برهنه کردن: این اقدام بیشتر در شهرهای مرزی رخ داد. در کردستان شماری از تروریستهای تجزیه طلب کرد اقدام به هتک حرمت یک مامور فراجا کردند. به صورت جمعی به او حملهور شدند و او را برهنه و سنگسار کردند. در اردیبهشت ۱۴۰۱ مشابه همین اقدام در مناطق کردی صورت پذیرفت. در جریان آشوبهای دی ۱۳۹۶ نیز مشابه همین امر رخ داد. این نشان میدهد که شورشیان و تجزیه طلبان مناطق کردی، این هتاکی را یک پروتکل عملیاتی برای خود میدانند. شاید اگر نهادهای امنیتی ایران به طریق خشونت ارتش و نهادهای امنیتی ترکیه با تجزیه طلبان کرد و عاملان این هتاکی برخورد میشد، شاهد این دست هتاکی نبودیم. از انتشار همه فیلمهای این هتاکیها معذوریم.
فاز سوم: این مرحله ورود به فاز تروریسم گرم است. امری در اصفهان و خوزستان رخ داد. در واقع ورود به این مرحله نشان میدهد که پروژه «مردمی کردن آشوبها» شکست خورده است. «ملحم ریا» کارشناس شبکه عربی المیادین گفت: نظر من آنچه [در خوزستان و اصفهان] رخ داد، آخرین مرحله از توطئه علیه ایران و همچنین خطرناکترین مرحله است».
ملحم ریا توضیح داد: «بعد از آنکه این توطئه آغاز شد و مراحل متعددی از آن اجرایی شد و البته هیچ یک از این مراحل به نتیجه نرسید ... همه آنچه در این دو ماه رخ داد و با موضوع حجاب شروع شد و به اختلافافکنیهای قومیتی رسید و تا امروز [که به اقدام مسلحانه رسیده] همه این مراحل به بن بست رسید. الان خطرناکترین مرحله آغاز شده. چرا خطرناکتر؟ چون در این مرحله از گروههای تروریستی و تکفیری به عنوان اهرم فشار علیه ایران دارد استفاده میشود. بعد از حادثه شیراز، دیشب حادثه خوزستان در ایذه و بعدش در اصفهان. طرح هم این است، شلیک به مردم و نیروهای امنیتی و حتی به کودکان به طرزی وحشیانه. هدف اصلی این اقدامات، ایجاد هرجومرج سراسری در کل ایران است. ».
«مهدی محمدی» کارشناس امور راهبردی نوشت: تروریسم یک برنامه اعلام شده است. پنهان کاری وجود ندارد. هم قبل از عملیات و هم حین آن، [نظیر ماجرای ایذه] اکانت های مرجع آشوب، تروریسم را ترویج، تحسین و تقدیس می کنند.وقاحت همزاد تروریسم است. اما در ذهن جامعه ای که تماشاچی است، این حمایت صریح، ماهیت مروجان آشوب را هم تعیین تکلیف خواهد کرد. مشت آهنین بر سر تروریسم وارد خواهد شد اما با سه مکمل: ۱- شنیدن و پاسخ دادن به اعتراضات مشروع ۲-تولید تصویر و روایت از اینکه چگونه دشمن در پی ویرانی ایران است و ۳- پاسخ دهی همزمان به طرف خارجی بانی تروریسم.
پروژه آشوب از روز ۲۸ شهریور آغاز و کمتر از ۲ ماه به تروریسم عریان بدل شد. جنایاتی نظیر زنده سوزی، بریدن گلو، شکنجه خیابانی، زجرکشی، هتک حرمت و ... امری نیست که شهروند عادی و حتی معترض به اوضاع معیشتی بتواند مرتکب آن شود. از طرفی قصورهایی نیز از سوی نیروهای مقابله با آشوب انجام شده که دستور ویژه برای پیگیری داده شده است.
در همین احوال، سردمداران یکی از ۲ قطب سیاسی درون نظام، برخی سلبریتیهای بعضاً وابسته به جریانات خاص و رسانههای لندنی - سعودی نسبت به «بریدن گلوی دو شهروند در آمل و مشهد»، «هتک حرمت و برهنه کردن یک مامور در کردستان و یک شهروند در ایذه»، «زنده سوزی در تهران و مشهد، شکنجه خیابانی و زجرکشی در تهران و کرج» و حتی عملیات تروریستی خونخوارترین گروه تروریستی قرن ۲۱ (داعش) در حرم شاهچراغ سکوت کردند و از همه بالاتر، برخی از اعمال تروریستی نظیر حرم شاهچراغ و فوت دلخراش کیان ۱۰ ساله ایذهای را به نظام نسبت دادند.
برخی نیز در مقابل احکام قوه قضائیه زبان باز کردند و گفتند که جواب اعتراض اعدام نیست. این یعنی با نقاب اعتراض، جنایت و توحش کنیم ولی قاتل و جانی را مجازات و اعدام نکنید! درصورتی که صحنه روشن است و برای فهم حقیقت یک واقعه، فقط نیاز به دو مولفه است: «گوگل» و «سِرچ چند کلمه برای دیدن همه منابع خبری». همین!